چرا آینده پژوهی ؟
چرا آینده پژوهی ؟
دانستن دربارهی آینده همواره یکی از بزرگترین آرزوهای بشر بوده است. رمانها، نمایشنامهها و در پی آنها فیلمهای زیادی دربارهی آینده و اتفاقات آن نوشتهاند که نشاندهندهی این میل ذاتی در انسان میباشند. جالب است بدانید یکی از کسانی که برای اولین بار سراغ آینده و آیندهپژوهی رفت، اچ جی وِلز، رماننویس مشهور انگلیسی بود که بسیاری از کارهای وی آینهای رو به دنیای آینده هستند. "ماشین زمان"، "جهان آینده"، "جنگ دنیاها"، مرد نامرئی" و بسیاری از آثار دیگر وی همواره منعکسکنندهی دغدغهی بشر دربارهی آنچه اتفاق خواهد افتاد، میباشند.
این دغدغه تنها به دنیای داستانگویی خلاصه نمیشد و ذهن بسیاری از فلاسفهی مشهور نیز با این موضوع درگیری ناگسستنی داشت. برای نمونه کییِرکگارد، فیلسوف مشهور دانمارکی قرن بیستم در جایی میگوید: زندگی را تنها میتوان با نگاه به عقب درک کرد اما همیشه باید رو به آینده زندگی کرد. توماس فِرِی، آیندهپژوه معروف نیز با بیان همین دغدغه، عنوان میکند که ما با اطلاعاتی که دربارهی گذشته داریم، آینده را میسازیم و این یعنی اینکه بسیاری از فرصتها و شانسها را از دست خواهیم داد.
اگر کمی فکر کنیم میبینیم که حق با فری است. ما همیشه آیندهی خود را با استفاده از اطلاعات گذشته میسازیم، اطلاعاتی که با گذشت زمان کارآیی و دقت خود را از دست میدهند چون کمتر اطلاعاتی را میتوان یافت که این ویژگی را داشته باشند که در هر مکان و زمانی قابل استفاده باشند. این حقیقت، متفکرین را به فکر واداشت که به جای وابستگی کامل به گذشته برای دانستن دربارهی آینده، سراغ الگوهای جاری بروند و بر اساس آنها و پس از طی مراحل خاصی به پیشبینی آینده بپردازند. این فرایند آیندهپژوهی نام دارد و در دنیای امروز از مباحث بسیار کلیدی و حساس محسوب میشود. اهمیت آیندهپژوهی آنچنان زیاد است که مراکز بسیاری از جمله مرکز آیندهپژوهی در بریتانیا، فدراسیون آیندهپژوهی جهانی و دپارتمان آیندهپژوهی در دانشگاه هاوایی به وجود آمدهاند تا دربارهی آینده زودتر از موعد مقرر آن اطلاع یابند.
آیندهپژوهی چه موضوعاتی را دربرمیگیرد؟
دامنهی مباحث مطرح شده در آیندهپژوهی بسیار گسترده است. رشد جمعیت، اقتصاد، توسعهی پایدار، الگوهای سیاسی، ظهور بلوکهای جدید اقتصادی، منابع انرژی جدید و موارد بسیار دیگری همگی توسط آیندهپژوهان مورد مطالعه قرار میگیرند. اگر به ژورنال آیندهپژوهی (Journal of Future Studies) که توسط دانشگاه تامکانگ در تایلند منتشر میشود و یکی از معتبرترین ژورنالها در این حوزه به حساب میآید، نگاهی بیندازیم با دیدن تنوع موضوعات پی به گسترهی وسیع این حوزه میبریم. برای نمونه برخی از مقالات منتشر شده در این ژورنال عبارتند از:
• آیندهی مدیریت منابع آبی در جهان اسلام
• آیندهی کهنسالی در سنگاپور
• تولد مجدد: آیندهی سرمایهداری، اقتصاد و مبادلات
• بدزبانی: موضوعات نوظهور در گفتمان الکترونیک
• تغییر معنای اجتماعی حیوانات خانگی و آیندهی جایگزین آنها
• چشمانداز سال 2030: اقتصاد، پایداری و استخدام
همانطور که مشاهده میکنید آیندهپژوهی طیف وسیعی از موضوعات را دربرمیگیرد. اما به واقع چگونه میتوان دربارهی آینده پژوهش کرد؟
فرایند آیندهپژوهی
پاسخ سؤال بالا را میتوان در روشی که بیشترین کاربرد را در آیندهپژوهی دارد، جستجو کرد. البته مراکز و مؤسسات مختلف روشهای گوناگونی را برای پی بردن به الگوهای آینده بکار میبرند اما یکی از متداولترین و موفقترین روشها، روشی 6 مرحلهای است که در ادامه به توضیح دربارهی آن میپردازم:
آیندهپژوهی نیز همانند بسیاری دیگر از حوزههای دانش بشری با تحقیقات آغاز میشود. آیندهپژوهان برای اینکه اطلاعات لازم برای شکستن مرزهای زمان را داشته باشند، باید با نگاه به گذشته و وضعیت کنونی، مواد خام مورد نیاز خود را برای انجام مراحل بعدی بدست میآورند. پس اولین مرحله در آیندهپژوهی "تحقیقات" است. سپس نوبت به تحلیل الگوها میرسد. در این مرحله الگوهای بدست آمده از تحقیقات تحلیل میشوند و بر اساس آنها الگوهای آینده پیشبینی میشوند. مرحلهی سوم آیندهپژوهی، بررسی افقهای آینده (Horizon Scanning) نام دارد. این مرحله همانند پیدا کردن ایستگاههای حیاتی روی نقشه است که کوهنوردان انجام میدهند. همانطور که از نام این مرحله پیداست (Scan)، در این مرحله آیندهپژوهان تنها به انجام بررسی اجمالی دربارهی آینده میپردازند و وارد جزئیات نمیشوند. هدف از این کار شکستن آینده به فواصل کوچکتر و سپس بررسی دقیقتر هر یک از این فواصل است.
مرحلهی چهارم، مرحلهی خلق آینده یا تعیین چشمانداز است. در این مرحله آینده با تمام جزئیات آن خلق میشود. بعبارتی برای آنچه قرار است اتفاق بیفتد، چشماندازی تعریف میشود که تمام وقایع و تغییرات را در بر میگیرد. بنابراین پس از پشت سر گذاشتن این چهار مرحله، آیندهپژوهان پس از انجام تحقیقات، به الگوهای آینده پی میبرند و بر اساس آنها ابتدا ایستگاههای کلیدی و سپس جزئیات آینده را طراحی میکنند. اما هنوز دو مرحلهی بسیار مهم دیگر باقی مانده است.
پیشبینی کردن آینده بدون ایجاد آمادگی برای رویارویی با آن اهمیتی ندارد. اگر ما بدانیم که اتفاقی بطور قطع به وقوع خواهد پیوست اما نتوانیم در مورد آن کاری انجام دهیم، این آگاهی چه اهمیتی دارد؟
اینجاست که آیندهپژوهان وارد مرحلهی پنجم فرایند آیندهپژوهی میشوند که طراحی سناریو نام دارد. در مرحلهی طراحی سناریو، چندین سناریو برای آینده طراحی میشوند که بر اساس اطلاعات بدست آمده برنامهریزی شدهاند. یکی از این سناریوها، سناریوی اصلی نام دارد و دیگر سناریوها، سناریوهای جایگزین هستند که در صورت تحقق نیافتن شرایط خاصی، سناریوی اصلی به کنار رفته و یکی از این سناریوها مورد استفاده قرار میگیرد.
در نهایت به مرحلهی ششم فرایند آیندهپژوهی میرسیم که استراتژی آینده نام دارد. در این مرحله با توجه به سناریوهایی که در مرحلهی قبلی طراحی شده، استراتژیهای لازم برای مواجهه با هر یک از سناریوها تبیین میشوند. شکل زیر 6 مرحلهی آیندهپژوهی را به تصویر میکشد: