مبانی علم سنجی
مبانی علم سنجی
علم سنجی چیست؟
مطالعه اندازه گیری پیشرفت های علم و فناوری (اگه و روسو، 1990).
دانش اندازه گیری علم (بوکشتاین، 1995).
یافته های پژوهشی در مورد جنبه های کمّی و ویژگی های علم (انتشارات الزویر).
مطالعه کمّی و ریاضی علم و فناوری (دیوداتو، 1994).
بررسی جنبه های کمّی علم به عنوان یک رشته یا یک فعالیت اقتصادی (تیگ- ساتکلیف، 1992).
علم سنجی در یک کلام
علم سنجی عبارت است از تجزیه و تحلیل کمّی و تا حد امکان کیفی فرایند تولید، توزیع و استفاده از اطلاعات علمی و عوامل مؤثر بر آن به منظور:
برنامه ریزی، سیاست گذاری و آینده نگری علمی و پژوهشی در ابعاد فردی، گروهی، سازمانی، ملی و بین المللی.
شاخص های سنتی علم سنجی :
شاخص های سنتی علم سنجی که بیشتر به شاخص های تحلیل استنادی معروف هستند، عبارتند از:
- ضریب تأثیر مجلات (Journal Impact Factor= JIF)،
- ضریب تأثیر رشته (Discipline Impact Factor= DIF)،
- شاخص فوریت (Immediacy Index)
- نیم عمر متون یا کهنگی متون (Literature Obsolescence).
شاخص های جدید علم سنجی :
- شاخص هرش
- شاخص جی
- شاخص وای
- ارزش متیو
معرفی شاخص هرش (Hirsch Index) :
یکی از جدیدترین این شاخص هاست که به لحاظ سادگی، سهولت کاربرد، و داشتن مزایای متعدد نسبت به سایر روشها در دستیابی به یک عدد معین مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
این شاخص در سال 2005 توسط هرش (استاد فیزیک دانشگاه کالیفرنیا) به عنوان شاخصی برای سنجش برونداد علمی- پژوهشی پژوهشگران به صورت انفرادی ابداع شد.
شاخص اچ به این پرسش پاسخ میدهد که هر یک از پژوهشگران به تنهایی چه نقشی در پیشبرد و گسترش مرزهای علوم در حوزه های مختلف دانش بشری دارند؟
شاخص H تنها مقالاتی را شامل میشود که تعداد استناد به هر یک از آنها برابر با H یا بیشتر از آن است، بنابراین شاخص متعادل تری است.
شاخص H یک پژوهشگر، شامل H تعداد از مقالات اوست که به هر کدام از آنها حداقل H بار استناد شده باشد.
برای مثال اگر یک نویسنده، 6 مقاله داشته باشد که به هر یک دست کم 6 بار استناد شده باشد، شاخص H آن نویسنده، 6 خواهد بود.
اگر تعداد مقالات آن نویسنده، بیشتر از 6 ولی تعداد استنادها کمتر از 6 باشد، در شاخص H وی تأثیری نخواهد داشت.
بدیهی است هر چه عدد H بزرگتر باشد، نشان از توان علمی و تأثیرگذاری بیشتر یک پژوهشگر بر علم خواهد بود.
شاخص H با استفاده از شمارش استنادها به حاصل کار یک پژوهشگر در طول حیات وی امتیاز می دهد.
برای به دست آوردن عدد H، پس از انجام جستجو، باید مقالات را بر حسب استناد به ترتیب نزولی مرتب کرد و شماره مقاله را با تعداد استنادها مقایسه نمود تا تعداد استناد مساوی یا بیشتر از شماره مقاله باشد.
شماره آن مقاله، نشان دهنده عدد H نویسنده است.
معرفی شاخص جی (g Index) :
توسط لئو اگه برای اندازه گیری کمّی برونداد علمی پژوهشگران علم فیزیک و سایر پژوهشگران پیشنهاد شده است.
اگه برای اصلاح و بهبود شاخص H، شاخص جی را پیشنهاد نمود.
یکی از مهمترین ایرادهای شاخص H این است که هر چند در امتیازدهی به مجموعه فعالیتهای علمی یک فرد، مجله، دانشگاه و کشور، کم استناد بودن یک مقاله بر رتبه آن تأثیری ندارد،
اما به همان نسبت هم این شاخص به مقاله های پراستناد بی اعتناست و این قبیل مقالات بر شاخص H پژوهشگر تأثیر قابل توجهی ندارد.
شاخص جی با استفاده از مجذور تعداد مقالات و مقایسه آن با مجموع استنادها در محاسبات، در واقع مقاله های پر استناد یک پژوهشگر را برجسته تر میکند.
شاخص جی بالاترین تعداد (g) مقالات است که 2 بار یا بیشتر به آن استناد شده باشد.
این شاخص با استفاده از ضرایب خود، سعی دارد تا از تأثیر مقاله های پراستناد و کم استناد بر نتیجه گیری بکاهد و یکی از نواقص شاخص H را برطرف نماید.
معرفی شاخص وای :
شاخص وای توسط بولن، رودریگز و سمپل در سال 2006پیشنهاد شده است.
سعی دارد با در نظر گرفتن کیفیت و کمیّت، نقاط ضعف دیگر شاخص ها را برطرف نماید.
بدین منظور، از عامل تأثیر به عنوان شاخص کمّی و معادل مقبولیت و از رتبه بر اساس وزن یا رتبه پیچ (Page Rank) به عنوان شاخص کیفی و عامل ارزش استفاده میکند.
شاخص وای، حاصل ضرب عامل تأثیر در رتبه پیچ و در واقع حاصل ضرب کمیّت در کیفیت است و سعی دارد سنجش اعتبار علمی را تا حد امکان کیفی کند.
معرفی ارزش متیو :
یکی از شاخص های جدید علم سنجی است که توسط موییج در سال 2006 معرفی شد.
در واقع شکل اصلاح شده ضریب تأثیر است که آن را در یک دوره پنج ساله و در موضوعی خاص محاسبه میکند.
نحوه محاسبه آن تقسیم تعداد استنادها به مقاله های یک مجله در یک دوره پنج ساله بر تعداد مقاله های همان مجله در همان دوره زمانی است
که عدد حاصل را با همین نسبت ها در کل حوزه مورد پژوهش اندازه گیری می نماید.