آینده پژوهی مهدوی
توجه و نگاه به آینده و کاوش و کنکاش درباره آن به هر شکل جزء آینده شناسی قرار می گیرد؛ چه این نگاه به نیت درک و فهم آینده باشد؛ چه جهت پیش بینی و تعمیم یافته ها؛ چه برنامهریزی و سیاست گذاری های کلان و جزئی و چه بررسی و شناخت اندیشه ها و دیدگاه ها. اما لزوماً آینده پژوهی ـ به معنای مصطلح آن ـ محسوب نمی شود. مهم ترین رکن«آیندهپژوهی» درک و شناخت سامان مند آینده و ترسیم و تصویر وضعیت های ممکن و محتمل از آن و حرکت به سمت وضعیت مطلوب و مرجّح است. تصویر و ترسیم بشر از آینده، می تواند متکی بر مؤلّفه ها و انگاره های مختلفی باشد؛ از جمله: حدس ها و گمانه زنی های شخصی؛ پیش بینی بر اساس قراین و شواهد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی(برای زمان های کو
تاه مدت و بلند مدت)؛ تجربیات تاریخی و الگوها، قوانین و سنّت های مستخرج از تاریخ(عموماً مبتنی بر فلسفه نظری تاریخ)؛ رویکردهای تجربی مبتنی بر قوانین علمی (قوانین علّی و شرط و مشروط)؛ گمانه زنی ها و خیال پردازی های ادبی، هنری، فلسفی و … (نویسندگان رمانهای آیندهنگر و«یتوپیا» نویسان و…)؛ آینده نگری براساس ستاره شناسی، اختربینی، طالع بینی و اوضاع کواکب و … (عموماً بر پایه بعضی از الگوهای مکتوب و ثابت نشده)؛ آینده نگاری رمز گرایانه و رمّالانه و شاعرانه (مبتنی بر بعضی از فنون و علوم ابجد گونه و اعداد و … که به علت رمز آلودگی و دو پهلویی جاذبه خاصی دارد)؛ کشف مجهولات آینده براساس ریاضت های روحی و توجهات و نگرش های شهودی و …؛ آیندهنگری براساس علم غیبی اولیا و صالحان (مکاشفه و شهود و …)؛ آینده سازی براساس طرّاحی و برنامه ریزی نهادها، مؤسسات و گروه های ذینفع(مبتنی بر تحلیل ها و برداشت های دانشمندان، نظریه سازان و تحلیل گران نظام بین الملل)؛ احتمالات و پیش بینی های مدیریتی، صنعتی، زیست محیطی و …(مبتنی بر پیامدشناسی، پیشرفت شناسی، هشدارگری و…)؛ پیش گویی های وحیانی(مبتنی بر کتاب های آسمانی به خصوص قرآن و روایات معصومین). نگاه به آینده، پیشینهای به فراخنای زندگی بشری دارد و«آیندهنگری» مسیرها، مراحل و گذرگاه های مختلفی را طی کرده و از گمانه زنی، اختر بینی، یتوپیا نویسی، فلسفة نظری تاریخ و … به«آیندهپژوهی» رسیده است.
در واقع آینده پژوهی شکل نظام مند و سازمان یافته نگاه به آینده است که می تواند در بسیاری از طیف های آینده نگری کارآیی داشته و آن ها را روش مندتر، کاربردی تر و عصری تر کند. «آینده پژوهی»، توجه به آینده را جدّی تر و عینی تر کرده و آن را وارد فضای حقیقی زیست انسانی نموده است؛ در حالی که بسیاری از شکل های آیندهنگری، مجازی و غیر واقعی هستند. البته، فلسفة نظری تاریخ، عمدتاً شکل علمی و کلان آینده نگری است که بر امتداد روندهای تاریخی صحّه می گذارد و توانایی«تفسیر بزرگ» از تغییرات و تحولات اجتماع بشری را بر عهده دارد. اما امروزه نگاه به آینده و پیشبینی آن، تبدیل به ابهام زدایی از آن، فهم نسبتاً درست دگرگونی ها و تسلّط بر آینده شده است. پس در این رویکرد، صرفاً تکیه بر یافته های تاریخی و فلسفی دانشمندان (نظمها و قوانین تاریخی) نیست؛ بلکه هر دلیل و مستندی که بتواند در کشف رویدادها دخیل باشد، مورد توجه قرار می گیرد(البته براساس شیوه و روش های خاص آن). مهمتر از آن، آمادگی برای تحولات فرا رو و طراحی نظاممند آینده و کوشش برای تعیین آگاهانه و ارادی تاریخ، از مؤلفه هایی است که به طور جدّی، در آینده پژوهی مورد توجه است. هر گونه آیندهنگری، به شناخت آینده نیاز دارد و آینده شناسی نیز بر انگاره ها و پیش فرض هایی در خصوص وجود نوعی پیوند و توالی میان حوادث و رویدادهایی است که«آیندهپژوهی» آن ها را سامان می بخشد. در ورای همه آینده نگری ها و آینده نگاری ها در طول تاریخ، همواره بشر شاهد آینده شناسی دینی بوده است. این آینده شناسی، نگاهی روشن و جامع به کلّ تاریخ و پیش گویی حتمی و فراگیر آینده است. «قرآن» و«روایات معصومین(ع)» در شریعت اسلام، نمونه کامل این آینده شناسی وحیانی و غیبی هستند و موارد فراوانی از این پیش گویی ها، در طول تاریخ محقّق شده است. البته علم به آینده فقط در دست خداوند است و او است که پیامبران و حجّت های خود را از آن آگاه می سازد تا دلیلی بر حقانیت آن ها و معجزهای بر راستی آن ها باشد. مهم ترین بعد آینده شناسی اسلام و در واقع جلوه گری غایت مندی تاریخ و نظریه جامع و کامل«نجات گرایانه» دین«آموزه مهدویت» است. این آموزه، آینه تمام نمای پیش گویی وحیانی دین اسلام و آیندهای حتمی، روشن، فراگیر، مطلوب و موعود امم است. «آموزه مهدویت»، پاسخ گویی به بسیاری از دغدغهها و سؤال های انسان در طول تاریخ و چشماندازی الهی و ایمانی به جامعهای برتر و کارآتر است. همه ابعاد و مؤلّفه های یک«آینده پژوهی» در این آموزه وجود دارد: هم تفسیر کلان از حیات معقول بشری و فرجام شناسی تاریخ(فلسفه نظری تاریخ) است؛ هم تصویر و ترسیم روشنی از وضعیت های مختلف(و در نهایت وضعیت حتمی) و هم راه و نظام رسیدن به آن. بر این اساس پیوند وثیقی بین آینده پژوهی و مهدویت پژوهی وجود دارد. مهدویت پژوهی، کاوش نظاممند تاریخی، اجتماعی، سیاسی، کلامی و تفسیری«آموزه مهدویت» و شناخت و فهم آینده بر اساس آن است.
آینده پژوهی
آیندهپژوهی(FuturesStudies)، آینده شناسی(Futurology)، آینده نگاری(Foresight)، پیش بینی(Forecast) و … اصطلاحات و واژه هایی ها است که کم و بیش در نوشته ها و رویکردهای علمی و پژوهشی دیده می شود. در واقع امروزه رشته های علمی جدیدی که هدفش مطالعه منظم آینده است، معروف به آینده پژوهی، آینده نگری و یا پژوهش های معطوف به آینده نامیده می شود و کارشناسان و پژوهشگران آن، آینده پژوه(Futurist) نام دارند. آیندهپژوهی«به عنوان یک مقوله میان رشتهای در پی کشف و شناسایی آینده های ممکن، محتمل و مطلوب و کاربست آن در زمان حال است. هدف آینده پژوهی، تولید روش مند دانش راهنما و استفاده بیشتر از ملاحظات آینده محور در فرآیند تصمیمگیری است.[1] آینده پژوهی شکل خاصی از پرداختن به آینده است و بر مؤلفههایی چون تداوم روندهای تاریخی، امکان آمادگی برای رو به رو شدن با آینده، رصد کردن تغییرات و تحولات ممکن و … دلالت دارد. اهمیت و ضرورت «آینده پژوهی» امروزه بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا برای رویارویی با تغییرات اقتصادی و اجتماعی، سیستم های علمی و تکنولوژی، بایستی یا از طریق سازگار کردن تکنولوژی های فعلی و یا ایجاد و به کارگیری تکنولوژی های جدید، قادر به پاسخ گویی و تغییر باشند. ارزش آینده پژوهی در آن است که یک فرصت ساختار یافته را برای نگاه به آینده، و بررسی نقش علم و تکنولوژی در آینده فراهم می آورد و بدین ترتیب زمینه و بستری مناسب را جهت سیاستگذاری علم و تکنولوژی و… برای کشورها فراهم می کند.[2] امروزه آیندهپژوهی وسیله و روش مناسب و مفیدی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در زمینه های مختلف ـ بهخصوص اقتصاد، فناوری و سیاست ـ است و می تواند افق دید(چشمانداز) کشورها را نسبت به آینده، تغییر دهد و در سطوح مختلف ملی، منطقهای و حیاتی آن ها را به فعالیت وادارد. آینده پژوهی، جستجو و کنکاش عالمانه درباره وضعیت زندگی بشری در آینده و دستیابی به نظمها و الگوهایی است که بتوان براساس آن ها، آینده را پیش بینی نمود. آینده پژوهی تأمل و واکاوی منظم و منسجم درباره آینده جهت نیل به شناخت تغییرات و تحوّلات مستمرّ و امکان تطابق و برنامهریزی برای آن ها است؛ یعنی نگاه موشکافانه و نظاممند به موقعیت های مختلفی که در آینده برای زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بشر احتمالاً به وجود می آید و ارائه راه کارهایی برای آمادگی و رسیدن به موقعیت های مطلوب و احتمالی است. بر این اساس به نظر برخی«آینده پژوهی، یکی از روش های مدرن مطالعه آینده است و از شاخه های فناوری های نرم محسوب می شود. البته هدف این علم نه تنها کشف آینده؛ بلکه اساساً مهندسی هوشمندانه آینده است. به همین دلیل است که آینده پژوهی جزو فناوری های نرم است و امنیتی جهتدار به شمار می آید».[3] آینده اندیشی(آینده پژوهی) محصول نوعی رویکرد کم و بیش جدید، برای حل مسائل یا دستیابی به نوعی دانش و اطلاع در حوزه های مختلف است. دانش و اطلاعاتی که در مجموع تصویری از تحولات احتمالی در آینده را به شخص ارائه می دهد. دکارت زمانی در قرن هفدهم اعلام داشت: «هر آن چه قابل تصور است، امکان پذیر است». آینده اندیشان در هر حوزه و قلمروی که به فعالیت و پژوهش سرگرم باشند، می کوشند با تصویرکردن شمار هر چه بیشتری از آینده های ممکن(در حد توانایی ذهنی خود)، زمینه را برای مشخص ساختن آینده های محتمل از درون این آینده های ممکن، آماده سازند. آن گاه از میان این آینده های محتمل، مطلوب ترین و نامطلوب ترین آینده ها،شناسایی می شود و کوشش می گردد، برای تحقق دسته نخست و جلوگیری از وقوع دسته دوم، برنامه ریزی های مناسبی صورت پذیرد.[4]
1-1- آینده پژوهی در آینه تعاریف: تعاریف مختلفی از آینده پژوهی صورت گرفته که مشابهت های فراوانی با هم دارند: «پیش بینی آینده، می تواند محصول کاوش سازمان یافتهای باشد که آن را آینده پژوهی می نامیم». «آینده پژوهی عبارت است از تلاش برای یافتن تصویری از آینده و ارائه توجیهی برای آن تصویر».[5] گویکان آینده پژوهی را چنین تعریف می کند: فرآیندی سیستماتیک و مشارکتی و گردآورنده «اداراکات آینده» است که چشم انداز میان مدت تا بلند مدت را با هدف اتخاذ تصمیمات روزآمد و بسیج اقدامات مشترک بنا می سازد.[6] در فرهنگ و بستر آمده است: آینده پژوهی، فرآیند سازماندهی شده و هدفمندی است که انتظارات بازیگران مختلف در مورد تکنولوژی را گردآوری و چشم اندازی های استراتژیکی در مورد آینده را تدوین می کند تا حامی توسعه اقتصادی و اجتماعی گسترده گردد. تعریف بن مارتین، مقبولیت بیشتری در ادبیات آینده پژوهی دارد. وی می گوید: آینده پژوهی، فرآیند «تلاش سیستماتیک»(نظاممند) برای نگاه به آینده بلند مدت علم، تکنولوژی، محیط زیست، اقتصاد و اجتماع می باشد که با هدف شناسایی تکنولوژی های عام نو ظهور و تقویت حوزه های تحقیقات استراتژیکی است که احتمالاً بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارند. با در نظر گرفتن تعاریف ارائه شده و سایر تعاریف، آینده پژوهی را چنین تعریف کردهاند: آینده پژوهی، می کوشد تا معرفت و اندیشهای آینده نگرانه را در میان بخش های تجارت، دولت و نهادهای دانش، برای درک فرصت ها و تهدیدهای محتمل طی 10 تا 20 سال آینده، در عرصه بازار و تکنولوژی ها، ایجاد کند و آن گاه با ایجاد و تقویت همکاری میان این سه بخش به جهت دهی فعالیت های آنان در راستای اهداف تعیین شده بپردازد.
پی نوشت ها:
[1]. پرومیچیچ، آینده پژوهی و مدیریت آینده، تهران، مرکز آینده پژوهی و اطلاع رسانی، 1387، ترجمه عبادالله حیدری، ص11.
[2]. نک: گروه مدیریت تکنولوژی مرکز صنایع نوین، گزارش اول، وزارت صنایع و معادن، خرداد 1381.
[3]. نک: موسی اکرمی«روش های آینده نگاری تکنولوژی توسعه فردا»، آینده اندیشی و آینده نگری گروه آینده اندیشی، بنیاد.
[4]. نک: علی پایا، آینده علوم انسانی، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 49(سال 12، زمستان 1385)، ص12.
[5]. نگارنده، آینده جهان(چاپ اول، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1383)، ص23؛ به نقل از: محمد جواد لاریجانی، درس های سیاست خارجی(چاپ اول، تهران: مشکوة: 1377) ص268.
[6]. همان.